وقتی استاد علی محمدی کشته شد تازه فیلم "ثریا میم" را دیده بودم... گاهی با چشمان بسته... و چندی بعد عادل در حالی که چشمانش برق میزد دی وی دی را جلویم گذاشت و گفت " خوراک خودته." باز هم یک سنگسار دیگر. این بار هم بلاهت انسان... هنوز نمی دانم نویسنده این زن دوست داشتنی را از کجای تاریخ بیرون کشیده – گشته ام ولی نیافته ام هنوز – ولی برای من که این اواخر همواره درگیر احوال زنان دانشمند بوده ام- با عنوان کامپوترها... کار زیاد و مزد کم - به واسطه ی ترجمه ی کتابم، البته فقط در حیطه ی علم فیزک و کمی تخصصی تر در کیهان شناسی، شنیدن "هاپشیا" در "آگورا" بیشتر آتشم زد.
زنی که 1200 سال قبل ار "کپلر" درباره ی چرخش زمین سخن می گوید و مدار بیضوی اش...اما به دلیل فرزانگی اش محکوم می شود به سنگسار... به دلیل چرا گفتنش... نمی دانم چرا وقتی مسیحیان وارد مدرسه شدند و کتاب ها را سوزاندند و حتا به مجسمه ی افلاطون هم رحم نکردند دلم لرزید... انزوای هاپشیا و ایمان آوردنش به زور تلخ است... به خصوص وقتی اعتراف می کند که به فلسفه اعتقاد دارد برای استدلال و بس. هاپشیا به فتوای مرد مسیحی متعصبی به مرگ محکوم شد... هنگامی که برهنه در مقابل صندلی مرد خدا می لرزید، مردی که دل سپرده اش بود وقتی، خفه اش کرد و بعد در بی اطلاعی دیگران سنگسار شد. هر قطعه از بدنش به یک گوشه ی شهر رفت و بعدها سوزانده شد... این زن با ناباوری تمام در خاورمیانه زندگی می کرده است... در اسگندریه... و این مجازات تخطی از قانون خداست! جالب که بعدها این مرد کشیش کلیسا شده و یک پزشک...
قرار بود اینجا فقط فیزک باشد وبس... قرار بود از حرکت بنویسم و دیگر مطالب.... سنگینم... سخت... "در زندگی زخم هایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد. این دردها را نمی شود به کسی اظهار کرد، چون عموما عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیش آمدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می کنند آن را با لبخند، شکاک و تمسخر آمیز تلقی بکنند، زیرا بشر هنوز چاره و دوایی برایش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی به توسط شراب و خواب مصنوعی به وسیله افیون و مواد مخدره است ولی افسوس که تاثیر این گونه داروها موقت است و به جای تسکین پس از مدتی بر شدت درد می افزاید." (بوف کور صادق هدایت)
باز هم دلتنگم... دلم هوای خیسی باران کرده...